قائلبودن تقدس برای شیطان در «عرفان کیهانی»2 تبلیغ پلورالیسم دینی در فرقه کیهانی موج میزند * اندیشه و افکار آقای طاهری در فرقه «عرفان کیهانی» را توضیح دهید؟ «عرفان کیهانی» که فرقه بدیع در ایران اسلامی است که ماهیت عرفانی و اسلامی را ادعا دارد، در عین حالی که هیچ یک از آیتمهای عرفان اسلامی را ندارد، مدعی چند بحث در روانشناسی، درمان بیماران و حلال مشکلات است، به شکل بارزی شیطانپرستند، «طاهری» قطب شعور کیهانی با طرح مباحثی چون «مباحث شرک آمیز در رابطه با الوهیت»، «ترویج تقدس شیطان»، «دامن زدن به آموزههای التقاطی خصوصاً مسیحیتگرایی منحرف»، «طرح مسائل خرافی، غیر علمی و متوهمانه»، «تبلیغ پلورالیسم دینی»، «خرافی پرورش دادن مریدان در فرقه»، «باپا پس زدن تناسخ و با دست پیش کشیدن آن»، «هم شان دانستن قطب فرقه با انبیا»، «بی اعتنا ساختن مریدان نسبت به واجبات خصوصاً نماز»، «تفسیر به رای آیات و روایات»، «ترویج بیاعتنایی به حجاب و اخلاق اسلامی» سعی در نفوذ تفکرات التقاطی خود در بین مریدانش دارد. برخی از سخنان قابل تامل قطب فرقه «عرفان کیهانی» عبارتند از: 1- طرح مباحث شرک آمیز در رابطه با الوهیت؛ «... الان شما هم خدای مجسم هستی، من هم هستم، همه هستند، همه وجه او هستند ...» «... مفهوم من پسر او هستم، الان همه پسرش هستیم، همه فرزندش هستیم ، به یک عبارتهایی چون حالا در اون ماجرای اون جا، مثلأ ما به خدا میگیم دوست، اون جا بحث پدر، پدر آسمانی، حالا اون شده پدر، ما شدیم فرزند، یک تشبیه عرفانی است ...» !! آیا این اعتقادات انحرافی شرک نیست؟ آیا این عرفان شیطانی و انحرافی نیست؟ «خب آخه اینجا مسائلی هست، خدای زنده مرتبطه با بسم الله و این صفات دیگه مربوط است به خدای زنده، خوب مربوط است به تجلیات، به خود او نمیتوانیم بگیم زنده» ! « اگر در معرض شیطان قرار نمیگرفتیم که پخته نمیشدیم، جن آتش شامل شیطان و جن، جن از بیرون حمله میکند و شیطان از درون و این پختگی را برای جنس خاک فراهم میکند، اما سایر ملائک به تسخیر ما در میآید، این حلقه، حلقه شیطان است.» 2-ترویج تقدس شیطان؛ «به شیطان گفتند یه جا گفتن جز بر من بر کسی سجده نکن، شیطان تنها موحد بارگاه الهی است، یعنی تنها مخلوقی است که جز بر او بر هیچ چیزی دیگری سجده نکرده است، یعنی یک امتیاز یعنی یه رکورد بی نظیری برای خودش داره ...یعنی تنها مخلوقی است که جز بر خدا بر هیچ چیز دیگری سجده نکرده ...یعنی به سمت من دون الله نرفته، درست شد یا نه؟» «بعد اونجا بهش گفتند، جز بر من بر کسی سجده نکنی، اونوقت اینجا گفتن .... «واذقلنا للملائکه اسجدو لادم فسجدوا» ...گفتن منو باید سجده بکنی، همه سجده کردند، این سجده نکرد بعد اینجا میگه منو اغوا کردی، قبلاً به من گفتی که جز بر من بر کسی سجده نکنی، منتها اینها در قالب مثال و داستان و این ماجراهاست، ولی میرسونه که اینها طرح و نقشه و برنامهست و نقشه الهی دیمی نیست، بلکه بر اساس چیه بر اساس طرح و برنامهست» «خود شیطان مگر غیر از این که داره به کمال کمک میکند. داره به الله کمک میکند، داره به اون غایت کمال کمک میکند به عبارتی ولی هم میشود.» 3- دامن زدن به آموزههای التقاطی خصوصاً مسیحیتگرایی منحرف؛ «دوباره شروع میشه، این است که این خیلی معنی میده، حالا در مسیحیت اطلاقش میکنند به عیسی مسیح (ع) که او خدای مجسم است و نمرده در بین مردگان زنده شد، بعد از سه روز از بین مردگان زنده شد، حاضره و بین ما هست، میشه خدای زنده، مفهوم وجه الله را در مسیحیت اشتباه تلقی کردند، مفهوم من پسر او هستم، مفاهیم، الان همه پسرش هستیم، همه فرزندش هستیم، به یک عبارتهایی چون حالا در اون ماجرای اون جا، مثلأ ما به خدا میگیم دوست، اون جا بحث پدر، پدر آسمانی، حالا اون شده پدر، ما شدیم فرزند، یک تشبیه عرفانی است، یک تشبیه است، یک تشبیه در خور فهم ماست دیگه»!! «خوب حالا اینها دیگه، گفتن پسر، منظور او را متوجه نشدند»! «او درست گفته، خدای مجسم الان شما هم خدای مجسم هستی، من هم هستم، همه هستند، همه وجه او هستند، و نفهمیدند که موضوع چیه، یواش یواش زدند به یک جای دیگری»!! 4-طرح مسائل خرافی، غیر علمی و متوهمانه؛ «اصولاً کار ما مشاورهای و ابزاری نیست و تمام کارها باید نرم افزاری انجام شود، ما حرف زدن و مشاوره نداریم، مکالمه نداریم، چون تفکرمان نرم افزاری است، اصولاً وقتی مسالهای پیش میآید که ما به شادی میرسیم یا افسرده میشویم، اتفاقاتی درونی میافتد که به عنوان ورودی است و در روش درمانی که اشاره شد، بدون دخالت خود فرد این اتفاقات و مشکلات شناسایی و برطرف میشود.» 5- تبلیغ پلورالیسم دینی؛ «آیا اعتقاد دارید، فرادرمانی همان روش حضرت مسیح (ع) است؟» «اولاً با این که عامل فرادرمانی رحمت الهی است، نمیتوانیم اظهار نظر دقیقی داشته باشیم و هرگز هم نگفتهایم که این شباهت به کدام درمان آسمانی دارد، شاید در طول تاریخ هزاران مورد درمان مشابه در تمام دنیا بوده است که قابل دستهبندی و تشخیص نیست، به هر حال، ما در فرادرمانی از فیض الهی بهرهمند میشویم و این کار به طور قانونمند و با دخالت کارگزار او یعنی «هوشمندی الهی» انجام میشود؛ اما باعث نمیشود که ادعایی داشته باشیم.» 6- خرافی پرورش دادن مریدان در فرقه؛ «جن قبل از انسان، قبل از اینکه انسان خلق شود جن خلق شد، یعنی اول زمینه آمدن ما فراهم شده، آْخر سرما را گذاشتن این وسط. تسخیر درون با ما متولد شود شیطان، تسخیر بیرون جن است، تسخیر بیرون مشروط تسخیر درون مشروط، با ما متولد شده جزو ماست، جزو وجودی ماست، تسخیر از بیرون مشروط است، مشروط از چیه؟ تخلف من، تخلف نکنم، اضافه نمیشود و تخلف بکنم اضافه میشود.» 7- توهین عملی به مقام انبیا الهی؛ «اما شیطان درونی برای نبی هست، برای همه هست، قرار خودشناسی مهار و مدیریت من، اونی که بیرون جن است که بیرون است یکی از ترفندهای ترسانده ما میگه من شیطانم.» 8- با پا پس زدن تناسخ و با دست پیش کشیدن آن؛ «ما تناسخ را به طور علمی و تجربی رد میکنیم، اما اعتقاد به اصل بقا ماده و انرژی و جاودانگی و بقا حیات داریم و میگوییم که زندگی ادامه دارد و تعریفی از زندگی و بی پایان بودن آن داریم که همه آنها میتواند از افسردگی جلوگیری کند، یک افسردگی وجود دارد که بیشتر در کهنسالی است، انسان درک نمیکند که چرا در یک جا به دنیا آمده و حالا دارد به زندگی ادامه میدهد تا یک روزی از دنیا برود.» 9- ترویج بیاعتنایی به حجاب و اخلاق اسلامی؛ «حجاب برای خانمها جنبهای دارد و برای مردها هم جنبه دیگری، یک مرد هم ممکن است، به طرز نامناسبی لباس بپوشد، زنجیری به گردن و گوشوارهای به گوش داشته باشد که شاید ظاهراً حرام هم نیست، اما چون برای خودنمایی است، او را از حجاب دور کرده، ما باید تعریف انسان شمولی از حجاب داشته باشیم، حجاب ناشی از بینیازی و غنای عرفانی است، یعنی کسی که به بلوغ عرفانی برسد، حجاب را رعایت میکند.» 10- بی اعتنا ساختن مریدان نسبت به واجبات خصوصاً نماز؛ «مرتبه ستاره یک مرتبهای است و مرتبه گیاه یک مرتبهای است و... در تفکر سنتی به دنبال این است، همان گونه که ستاره سجده کرد، من هم سجده میکنم!! (استاد دولا و راست شدن مکانیکی را نشان داد)، ملائک گفتند ما که هستیم، این را میخواهی چکار کنی؟ پس چرا به دنبال ما آمدند؟ حتماً باید نحوه عبادت ما فرق بکند! پس آنجا میخواسته بگوید، این موجود بالاتر از اینی است که شما انجام میدهید، پس بازتابی که از ما انتظار میرود، بیشتر است از بازتابی که از شجر و...دارد.» 11- طرح موضوعات متناقض، ضد و نقیض درباره اعتقادات؛ « وقتی دید لعن و نفرین باشد، تشعشع منفی است و افراد را درگیر میکند و بشریت را درگیر میکند و چون طلب مغفرت نکردیم، برای همه خودمان هم گرفتار شدیم.» 12- تفسیر به رای آیات و روایات؛ «درتفسیر آیه لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ؛ سن و سالی از خدا نگذشته است.» «کشتی نوح از نظر علمی نمیتواند اتفاق افتاده باشد.» «نمیتوان از نظر علمی همه انواع حیوانات را در یک کشتی جمع کرد.» «الان داریم هی داد میزنیم که بابا! طوفان نوح دارد میآید.» «توجه کنید،کشتی مفهوم معرفتی دارد! طوفان مفهوم معرفتی دارد!» «در هر عصری در اثر حرکت ما میشود، طوفانی بپا شود.» «بحث طوفان نوح یک بحث علمی دارد، اگر در تنوع انواع برویم.» «میبینیم، نمیشود، با چند جفت حیوان که بروند داخل کشتی» «کمک خواستن از مردهها، برج و بارو و مصداق شرک است.» «پیامبر نمیدانسته که چی مینویسد!» «شما میدانید که من هنوز یک دور قرآن را نخواندهام» «و ما از «اله بودن» به سمت «رب بودن» سوق پیدا میکنیم.» بالا بردن عقاید خرافی و جنگیری میان مریدان * آثار سوئی که «عرفان کیهانی» بر مریدان این فرقه بر جا گذاشته است، را تشریح بفرمائید؟ چند معضل گریبانگیر مریدان «فرقه کیهانی» شده است که عبارتند از: 1- برخی از بیماران روانی و روان تنی که توسط قطب فرقه وارد حلقههای عرفانی شده بودند، خودکشی کردند. 2- متلاشی شدن بنیان خانوادههای آنان 3- مریدان را نسبت به اعمال، اخلاق، عقاید و باورهای مذهبی بیاعتنا میکند. 4- بالا بردن عقاید خرافه و جنگیری در میان مریدان 5- زمینه جذب به فرقههای دیگر نظیر «ریکی» و «یوگا» را فراهم میکند. 6- تحمیل عقاید خود به مریدان به نام اسلام 7- بی توجه کردن مردم به راههای عقلانی، علمی و تجربی برای درمان
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |